۳۰ مرداد ۱۳۹۲، ۹:۴۵

نشست روایت و هویت/

ملت‌ها برای ساختن هویت‌شان از روایت استفاده می‌کنند

ملت‌ها برای ساختن هویت‌شان از روایت استفاده می‌کنند

بلقیس سلیمانی گفت: هویت یک قوم یا ملت، از المان‌هایی چون تاریخ، جغرافیا و ... شکل می‌گیرد، اما هر ملتی برای ساختن هویت خود از روایت شروع می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «روایت و هویت»، عصر دیروز سه‌شنبه 29 مرداد با حضور محمدجواد غلامرضا کاشی، محمد راغب و بلقیس سلیمانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

سلیمانی در این برنامه گفت: بشر در طول تاریخ به مرور به اهمیت روایت پی برده است. اولین کسانی هم که درباره اندیشه انسان نظریه داده‌اند، به اهمیت روایت اشاره کرد‌ه‌اند. سه ژانر مهمی که از گذشته‌های دور شناخته شده‌اند، یعنی تراژدی، کمدی و حماسه ژانرهایی هستند که ارسطو درباره شیوه‌های روایت در آن‌ها در «فن شعر» سخن گفته است. بسیاری معتقدند که روایت، فعلی است انسانی و همان‌طور که غذا می‌خوریم، به روایت هم نیازمندیم.

وی افزود: در آغاز حضور بشر در زمین و بعد از اختراع زبان، بشر همیشه به دنبال هویت بوده است. روایت هم همیشه به شکلی که امروز می‌شناسیم، نبوده است و کارکرد مناسکی داشته است. زبان ذاتا سامان‌مند نیست؛ چون از واحدهای کوچکی شکل گرفته است. چیزی که زبان را سامان‌ می‌بخشد و آن را ساختارمند می‌کند، روایت است. بنابراین اگر می‌خواهیم از خودمان ارائه تصویری بدهیم، باید زبان را در قالب روایت بریزیم. زبان در هر جمله‌ای که دارای جهت،‌ زمان و عمل باشد، روایت را شکل می‌دهد.

این نویسنده ادامه داد: پس از وقتی که بشر زبان‌مند شد و در زندان زبان قرار گرفت، دانست که زبان قوه‌ای ادراکی است. چه ملت‌ها و چه افراد، برای این که زنده بمانند، باید روایتی از خودشان ارائه کنند. حالا وقتی فردی می‌خواهد روایتی ارائه کند، باید حافظه داشته باشد. بنابراین باید دارای گذشته باشد. اصولا این اعتقاد وجود دارد که ملت‌ها ناچارند روایت را بپذیرند. بنابراین روایت یک کنش ارتباطی است که میان 4 عنصر گوینده، شنونده، زبان و جهانی که راجع به آن وارد گفتگو می‌شوند، شکل می‌گیرد.

مولف رمان «به هادس خوش آمدید» در بخش دیگری از سخنانش گفت: افرادی مانند ساختارگراها به متونی که دو سو داشت و گوینده و مخاطب را به یکدیگر وصل می‌کرد، اعتقاد داشتند. هویت یک قوم یا ملت، از المان‌هایی چون تاریخ، جغرافیا و ... شکل می‌گیرد، اما هر ملتی برای ساختن هویت خود از روایت شروع می‌کند.

در ادامه محمد راغب گفت: یکی از چهره‌هایی که در برساخت‌گرایی روایی خیلی تاثیر گذاشته است، جرمی برونر است که معتقد است وقتی آدم‌ها دارند قصه زندگی‌شان را تعریف می‌کنند، عملاً از ژانرهای روایی استفاده می‌کنند. یعنی قالب‌های روایی وجود دارند که آدم‌ها از آن‌ها استفاده می‌کنند. در واقع روایت ساختاری است که باعث درک حقیقت می‌شود.

این محقق گفت: درباره شکل اتوبیوگرافی بحث‌های زیادی شده است و گفته شده که می‌توان برای آن، از حافظه شخصی دوستان کمک گرفت، ولی این کار ضرورت ندارد. چرا که زندگینامه‌ها الزامات داستان را ندارند. گزارش‌های روایی و زندگینامه‌های خودنوشت 2 مولفه مهم دارند. یک تاکید بر مردم، علائق و اعتقادات و دوم اینکه باید تاکید داشته باشند که مولفه اول موجب چه کارهایی می‌شود.

راغب گفت: ژانرها می‌توانند به ما نشان بدهند می‌توانیم چه مرزهایی داشته باشیم و چه چیزهایی در روایتمان مشروع است و چه چیزهایی نامشروع.

محمدجواد غلامرضاکاشی نیز به عنوان سخنران دیگر این برنامه گفت: از دهه 70 به این سو، ژانرها و روایت‌هایی در علوم انسانی ظهور کردند که در هسته‌های مستقل شک کردند. یکی از گروه‌هایی که باعث بروز این عقاید شدند، فمینیست‌ها بودند که همه مفاهیم هسته‌ای را چون طبقه و سطح اجتماعی مورد تشکیک قرار دادند.

این جامعه‌شناس گفت: روایت، نقطه عزیمت نگاهی در علوم انسانی است که از این جوهرها فاصله می‌گیرد و بیشتر از هرچیزی، از «شدن» تبعیت می‌کند.

کد خبر 2119731

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha